توضیحات:
مقاله مدیریت سود، انگیزه ها
و راه کارها در 22 صفحه در قالب word
و قابل ویرایش
چکیده:
با توجه به این که صورت های
مالی اطلاعات مربوط و با ارزشی را برای گروه های برون سازمانی فراهم می کند، اتکای
شدید بر اعداد حسابداری و به ویژه سود، انگیزه های قدرتمندی را برای مدیران ایجاد می
کند تا سود را به نفع خودشان دستکاری کنند. مدیریت سود١، الزاما عملکرد واقعی شرکت
را منعکس نمی کند و ممکن است منجر به ارائه اطلاعات نادرستی در مورد شرکت شود و در
نتیجه باعث قضاوت نادرست سهامداران و سرمایه گذاران در مورد عملکرد شرکت شود. بنابراین
، برای یک سازمان ، وجود یک مکانیسم حاکمیت شرکتی ٢ اثربخش برای حفاظت از حقوق سرمایه
گذاران در دستیابی به اطلاعات درست و منصفانه در مورد شرکت حیاتی است . در این مقاله
، پس از تعریف مدیریت سود، انواع آن و انگیزه های ٣، راهکارهای مقابله با مدیریت سود،
یعنی حاکمیت شرکتی و مکانیسم های آن مدیریت سود
تشریح می شود.
واژگان کلیدی : مدیریت سود،
انگیزه مدیریت سود، حاکمیت شرکتی ، کمیته حسابرسی ، حسابرسی .
مقدمه:
مشخصه شرکت های بزرگ ، ساختار
مالکیت گسترده و تفکیک مالکیت از مدیریت است . این بدین معناست که سهامداران کنترل
اثربخشی را بر مدیران اعمال نمی کنند و در نتیجه احتمال این که مدیران برای دستیابی
به منافع خاص خود به گونه ای فرصت طلبانه رفتار کنند، افزایش می یابد. رسوایی های حسابداری
اخیر در شرکت های مشهوری همچون انرون ٤، ورلدکام ٥، تایکو٦، اکسروکس ٧ و هلث سوث ٨
بیانگر مثال های حادی از چنین رفتارهای فرصت طلبانه ای هستند که اعتماد سرمایه گذاران
را از بین برده اند و مدیران و حسابرسان را در سطح جهانی در معرض پرس و جوهای قانون
گذاران قرار داده اند [٢٤]. در نتیجه این رسوایی ها، بسیاری از این شرکت ها شاهد سقوط
شدید ارزش اوراق مالکانه خود شدند و تنزل رتبه اعتباری اوراق بدهی خود را (غالباً تا
حد اوراق بنجل ) نیز تجربه کردند. افشای حقایق مربوط به بی اعتباری سود گزارش شده کماکان
در حال افزایش است . افزایش فراوانی ارائه مجدد سود توسط شرکت ها در چند سال اخیر شاهدی
دال بر این مدعا است . ضعف کنترل های داخلی علت ناتوانی در گزارشگری مالی است . نگرانی
در مورد مسائل حسابداری عمدتاً به عنوان دلیلی برای سقوط بازار سهام پس از این رسوایی
ها بوده است . چهار تغییر عمده پس از این رسوایی ها رخ داده است . اول ، ماهیت صنعت
حسابرسی تغییر کرده است . سه موسسه از چهار موسسه بزرگ حسابرسی ٩ امور مشاوره خود را
متوقف کرده اند یا درصدد توقف آن هستند. دوم ، ارتور اندرسن ١٠، یکی از پنج موسسه بزرگ
حسابرسی سابق ، از چرخه رقابت کنار رفت . سوم ، در جولای ١١ سال ٢٠٠٢، رئیس جمهور جورج
دبلیو بوش ١٢ لایحه سربنز - اکسلی ١٣ را به منظور قانونی شدن امضا کرد [٨]. این قانون
که از زمان اجرای قوانین اوراق بهادار فدرال در سال
١٩٣٣ و ١٩٣٤ عمدتاً به عنوان
گسترده ترین قانون فدرال ایالات متحده در نظر گرفته می شود [٢٩]، تعدادی از قوانین
حاکمیت شرکتی را بر کلیه شرکت های سهامی عام که سهام ان ها در بورس های ایالات متحده
مبادله می شود، تحمیل کرد. سرانجام ، در نوامبر١٤ سال ٢٠٠٣، بورس سهام نیویورک ١٥ و
انجمن ملی استعلام خودکار واسطه های اوراق بهادار١٦ مجموعه دیگری از قوانین حاکمیت
شرکتی را تصویب کردند که در مورد کلیه شرکت های پذیرفته شده در این بازارها بکار می
رود. بورس سهام امریکا١٧ نیز در دسامبر ٢٠٠٣، قوانین مشابهی را تصویب کرد .[8]
هدف قانون سربنز - اکسلی ،
بهبود حاکمیت شرکتی ، افزایش کیفیت گزارش های مالی ، ارتقای اثربخشی کمیته حسابرسی
و ایجاد هیات نظارت بر حسابداری شرکت های سهامی عام ١٨ به منظور کنترل بر حرفه حسابرسی
و افزایش مسئولیت جزایی و کیفری مربوط به تخطی از قوانین بورس و اوراق بهادار بود
[٢٠].
٢- مدیریت سود
در عصر پس از انرون ١٩، واژه
مدیریت سود به عنوان یکی از حیاتی ترین مسائل در نظر گرفته شده است و توجه بیشتری را
به خود جلب کرده است . مدیریت سود عبارت است از فرایند انجام اقدامات عمومی در محدوده
اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری که سبب رسیدن به سطح سود مورد نظر می شود [٣]. بنا
به گفته برگستالر٢٠و اماس ٢١ (١٩٩٨)، مدیریت سود عموما دربرگیرنده محدوده وسیعی از
اقداماتی است که بر سود اثر می گذارد و محدوده وسیعی از اقدامات عملیاتی ، سرمایه گذاری
و تامین مالی واقعی تا اقدامات دفترداری محضی را در بر می - گیرد که فقط بر معیارهای
حسابداری سنجش سود تاثیر می گذارد (همان منبع ).
بنابراین ، مدیریت سود زمانی
رخ می دهد که مدیران در گزارشگری مالی و در سازماندهی معاملات از قضاوت استفاده کرده
و گزارشات مالی را تغییر دهند به گونه ای که برخی از ذینفعان نسبت به عملکرد اقتصادی
شرکت گمراه شوند یا نتایج قراردادهایی را تحت تاثیر قرار دهند که به اعداد حسابداری
وابسته هستند [١٨]. به هرحال ، مدیریت سود برخلاف تقلب ، مستلزم انتخاب رویه های حسابداری
و برآوردهایی است که مطابق اصول پذیرفته شده حسابداری هستند مدیریت سود معمولا به یکی
از دو روش زیر صورت می گیرد [٣]:
١- روش های حسابداری تعهدی
٢٢ (زمان شناخت درآمد و هزینه ). بکارگیری این روش ، آسان تر، ارزان تر و کشف آن توسط
حسابرس سخت تر است .
٢- تغییر روش حسابداری ٢٣
(فایفو٢٤ به لایفو٢٥). بکارگیری روش دوم ، نسبتا گران ، قابل مشاهده و کشف آن توسط
حسابرس آسان تر است .