مدیریت
سازمان عمومی و خصوصی درچند دهه گذشته
دگرگونیهای ژرفی را تجربه نموده است ضروریست مدیران به دقت با آنها روبرو شوند تا
دریابند که راز موفقیت کشورهای صنعتی به امور توسعه و اقتصاد و بتوانند با آگاهی
به ذوق واستعداد خویش این یافته ها را با نیازهای سازمان های خود و فرهنگ بومی
ایران اسلامی بسنجد و راههای نوینی را برای بهتر اداره کردن سازمانهای کشورمان
انتخاب وتجربه نمایند.
اداره بهتر
سازمانها ونقش آن در توسعه اقتصادی وفرهنگی ودست یابی به هدفهای والا اهمیت روز
افزون یافته وبه صورت راهی گریز ناپذیر در آمده است.
هنگامی که
آدمی در مسیر رشد عقلانی خود به ضرورت برنامه ریزی در زندگی خویش پی برد آن را در
نظام های اجتماعی به عنوان ابزاری در خدمت مدیریت ورهبری مورد توجه قرارداد امروز
می بینیم که ساختار وجودی سازمانها آن چنان پیچیده است که بدون برنامه ریزیهای دقیق
نمی توانند به حیات خود تداوم بخشند. اساس برنامه ریزی برآگاهی از فرصتها آتی
وچگونگی استفاده از فرصتها و مبارزه با تهدیدها قرار دارد.