اقلیم گرایی و نگرش اقلیمی:
سه جزء اصل نگرش
اقلیمی، انسان، سرپناه و محیط طبیعی می باشند.
برای درک و فهم رابطه
فیزیکی انسان با سرپناه ومحیط اطرافش از علم زیست شناسی بهره گرفته می شود. وظیفه این
علم بررسی ساختار بدنی انسان، چگونگی تاثیر دماهای مختلف بر جسم انسان، چگونگی جذب
دما از خارج و شرایط مناسب دمایی و محیط آسایش، برای او و موارد مشابه دیگر می باشد.
برای فهم آب و هوای
محیط طبیعی از علم هواشناسی بهره گرفته می شود. هر کدام از عناصر مختلف آب و هوایی
مانند باد، تابش آفتاب، رطوبت و دما در یک مکان مشخص بوسیله این علم حاصل می شود. و
درنهایت اطلاعات بدست آمده به اجزای معماری تبدیل شوند و تبدیل آنها به احکام معماری
و ارائه راه حلهای اقلیمی.
اهداف:
تاثیر و نفوذ نتایج بدست آمده در عمق طراحی.
بهره گیری از این علم واستفاده از آن به عنوان
ابزاری برای نگاه به آنچه در معماری امروز و دیروز وجود دارد.
فرآیند روش اقلیمی:
بررسی اقلیم سرد در تمام نقاط زمین وتقسِم
بندی آن از لحاظ معماری وجغرافیایی
انتخاب مکان مشخص (اردبیل) و مقاِسه آن با
دیگر نقاط .
بررسی راهکارهای موجود در این اقلِم درقدیم
وجدید
بررسی وارا ئه الگوههای مناسب با این اقلیم