مقدمه :
هدف از انجام این پژوهش ، بررسی تعاریف و مفاهیم و تاریخچۀ شیوۀ بیان اکسپرسیونیسم در ارتباط با نقاشی ، معماری و شهرسازی می باشد . با تاکید بر اندیشه ها آثار و فعالیت های معمار و شهرساز بزرگ آلمانی به نام ( برونوتات ) و درت یابی به برخی از ویژگی های « شهر اکپرسیونیستی » می باشد .
برای پی بردن به این نکته که اولاً « شهرسازی » و « اکسپرسیونیسم » و ثانیاً « شهر اکپرسیونیستی » و « برونوتات » چه ارتباطی با هم دارند .
لازم است قبل از هر چیز معنی و مفهموم سبک اکسپرسیونست را بدانیم . و همچنین تاریخچه مطرح شدن آن در آلمان به دلایلی که گفته می شود . و نقش برونوتات در جنبش هنری اکپرسیونیستی این گشور روشن میگردد و همچنین با بررسی آثار و فعالیت های او برخی از ویژگی های شهر اکسپرسیونیستی مطرح می شود .
مفهوم کلی سبک اکسپرسیونیسم :
« اکسپرسیونیسم در لغت به معنی « بیانی » « هیجان گری » و « حالت گرایی» ترجه شده است .
هنرمند اکسپرسیونیست هدف اصلیش عوالم بشری و انسانی است . اکسپرسیونیسم ، شیوه ای در هنر است . که نه بر واقعیات عین طبیعت تاکید دارد و نه بر تصورات انتزاعی مبتنی بر آن واقعیات تاکید دارد . بلکه تلاش و کوشش می کند احساسات و عواطف ، حالات درون و ذهنیات هنرمند را به تصویر بکشد .
به عنوان مثال :
با توجه به معنی واژه « اکسپرسیونیسم » و با جمع بندی تعاریف مختصری که ذکر شد می توان گفت که این شیوه بیان ، راهی برای آزادسازی احساسات و فشارهای عاطفی و نیروهای معنوی درونی و بیان برداشت های ذهنی هنرمند از محیط و شرایط بیرونی است . و به نظر می رسد ، هنرمند اکسپرسیونیست برای تخلیه و آزادسازی نیروهای درونی خود ، غالباً سعی می کند از تاکیدی اغراق آمیز استفاده کند .
تاریخچه اکسپرسیونیسم در آلمان :
در مطالعه تاریخچه اکسپرسیونیسم ابتدا لازم است ، از نحوه به گار گیری این شیوه در نقاشی آغاز کنیم . در عالم نقاشی ، « ونسان ون کوک » را به عنوان مکتشف اکسپرسیونیسم جدید می شناسند و محور انسانگرایی به وضوح در تابلوهای او مشاهده می شود و همچنین تکنیک استفاده از رنگ کاملاً بیانگر این حقیقت است . « ادوارد مونگ » نوروژی که در سال 1892 به آلمان رفت و سالها در آنجا زندگی کرد . از جهات بسیار پدرذ اکسپرسیونیسم نوین در نقاشی آلمان به شمار می رود در آثار او و ون کوک رابطه نزدیکی وجود دارد . زیرا ادوارد مونگ معتقد است : « دیگر تصاویری از اندرون با مردانی که کتاب می خوانند و زنانی که بافندگی می کنند نکشید . باید از انسانهای زنده ای نقاشی کنیم که نفس می کشند ، رنج می برند و عشق می ورزند . من مجموعه ای از این تصاویر را خواهم کشید تا مردمخ مجبور شوند عنصر مقدس آنها را بشناسند و خود را در برابر آن سربرهنه کنند، چنانکه گویی در کلیسایند »
این عبارات ، نشانگر مقدس بودن زندگی انسانها و رنج و شادی مردم عادی برای هنرمند است . این « مردمی شدن هنر » آغازی است که دامنۀ آن به معماری هم کشیده شد . شبح و بیماری و مرگ که بر زندگی او سایه انداخته بود و این ترس و هراس همیشگی او ، موضوع غالب نقاشی ها و تابلوهایش را تشکیل می داد . « جیمز رانسور » فنلادی نیز از پیشگامان شیوۀ اکسپرسیونیست می باشد که نقاشی های او از قدت حیرت زده کردن تماشاگر برخوردار است . او با استفاده از خطوط لرزان ، و رنگ های ناسازگار در تابلوهایش ، نشان دهنده ی واکنش شخص در برابر دنیایی غیر انسانی است . که او را وادار به متموع می کند و با این شیوه در تماشاگر ایجاد حس هیجان می کند .
هدف از انجام این پژوهش ، بررسی تعاریف و مفاهیم و تاریخچۀ شیوۀ بیان اکسپرسیونیسم در ارتباط با نقاشی ، معماری و شهرسازی می باشد . با تاکید بر اندیشه ها آثار و فعالیت های معمار و شهرساز بزرگ آلمانی به نام ( برونوتات ) و درت یابی به برخی از ویژگی های « شهر اکپرسیونیستی » می باشد .
برای پی بردن به این نکته که اولاً « شهرسازی » و « اکسپرسیونیسم » و ثانیاً « شهر اکپرسیونیستی » و « برونوتات » چه ارتباطی با هم دارند .
لازم است قبل از هر چیز معنی و مفهموم سبک اکسپرسیونست را بدانیم . و همچنین تاریخچه مطرح شدن آن در آلمان به دلایلی که گفته می شود . و نقش برونوتات در جنبش هنری اکپرسیونیستی این گشور روشن میگردد و همچنین با بررسی آثار و فعالیت های او برخی از ویژگی های شهر اکسپرسیونیستی مطرح می شود .
مفهوم کلی سبک اکسپرسیونیسم :
« اکسپرسیونیسم در لغت به معنی « بیانی » « هیجان گری » و « حالت گرایی» ترجه شده است .
هنرمند اکسپرسیونیست هدف اصلیش عوالم بشری و انسانی است . اکسپرسیونیسم ، شیوه ای در هنر است . که نه بر واقعیات عین طبیعت تاکید دارد و نه بر تصورات انتزاعی مبتنی بر آن واقعیات تاکید دارد . بلکه تلاش و کوشش می کند احساسات و عواطف ، حالات درون و ذهنیات هنرمند را به تصویر بکشد .
به عنوان مثال :
با توجه به معنی واژه « اکسپرسیونیسم » و با جمع بندی تعاریف مختصری که ذکر شد می توان گفت که این شیوه بیان ، راهی برای آزادسازی احساسات و فشارهای عاطفی و نیروهای معنوی درونی و بیان برداشت های ذهنی هنرمند از محیط و شرایط بیرونی است . و به نظر می رسد ، هنرمند اکسپرسیونیست برای تخلیه و آزادسازی نیروهای درونی خود ، غالباً سعی می کند از تاکیدی اغراق آمیز استفاده کند .
تاریخچه اکسپرسیونیسم در آلمان :
در مطالعه تاریخچه اکسپرسیونیسم ابتدا لازم است ، از نحوه به گار گیری این شیوه در نقاشی آغاز کنیم . در عالم نقاشی ، « ونسان ون کوک » را به عنوان مکتشف اکسپرسیونیسم جدید می شناسند و محور انسانگرایی به وضوح در تابلوهای او مشاهده می شود و همچنین تکنیک استفاده از رنگ کاملاً بیانگر این حقیقت است . « ادوارد مونگ » نوروژی که در سال 1892 به آلمان رفت و سالها در آنجا زندگی کرد . از جهات بسیار پدرذ اکسپرسیونیسم نوین در نقاشی آلمان به شمار می رود در آثار او و ون کوک رابطه نزدیکی وجود دارد . زیرا ادوارد مونگ معتقد است : « دیگر تصاویری از اندرون با مردانی که کتاب می خوانند و زنانی که بافندگی می کنند نکشید . باید از انسانهای زنده ای نقاشی کنیم که نفس می کشند ، رنج می برند و عشق می ورزند . من مجموعه ای از این تصاویر را خواهم کشید تا مردمخ مجبور شوند عنصر مقدس آنها را بشناسند و خود را در برابر آن سربرهنه کنند، چنانکه گویی در کلیسایند »
این عبارات ، نشانگر مقدس بودن زندگی انسانها و رنج و شادی مردم عادی برای هنرمند است . این « مردمی شدن هنر » آغازی است که دامنۀ آن به معماری هم کشیده شد . شبح و بیماری و مرگ که بر زندگی او سایه انداخته بود و این ترس و هراس همیشگی او ، موضوع غالب نقاشی ها و تابلوهایش را تشکیل می داد . « جیمز رانسور » فنلادی نیز از پیشگامان شیوۀ اکسپرسیونیست می باشد که نقاشی های او از قدت حیرت زده کردن تماشاگر برخوردار است . او با استفاده از خطوط لرزان ، و رنگ های ناسازگار در تابلوهایش ، نشان دهنده ی واکنش شخص در برابر دنیایی غیر انسانی است . که او را وادار به متموع می کند و با این شیوه در تماشاگر ایجاد حس هیجان می کند .