درمان امراض روانی بوسیلۀ روانکاوی بر اساس اصول و نظریات خاصی مبتنی است و تا اندازۀ زیادی این نظریات در اینکه روانکاو چه عواملی را در بوجود آوردن و از بین بردن نوروزها مهم بداند موثرند.پس هر تئوری جدید در روانکاوی ایجاد هدفهای جدید درمانی میکند. در این فصل سوالاتی که مطرح میشوند مربوطند به فعالیتهائی که در جریان روانکاوی باید صورت بگیرد و عواملی مانند : جنبه های درمانی و مشکلاتی که بیمار و روانکاو با آن مواجه می شوند و عواملی که سبب میشود بیمار را به سوی بهبودی بکشاند.
برای این که ماهیت این عوامل بهتر روشن شود باید اول دانست که جه عواملی سبب ایجاد نوروز میگردد. بنظر اغلب متخصصین امور روانی، مجموعه ای از عوامل نا مناسب و متضاد محیطی، سبب بروز اختلالات در رابطۀ کودک با خود و دیگران می شود. اثر فوری این موضوع ،ایجاد اضطراب اولیه است که مقصود همان ضعف و بی ارادگی و خود کم بینی است ،در مقابل دنیائی که بنظر کودک خطر ناک وخصمانه می آید.