مقدمه
هر گونه تحول اساسی
در جامعه مستلزم متحول شدن نظام آموزشی آن جامعه است و محور اصلی پیشرفت هر نظام آموزشی
کیفیت عملکرد معلم می باشد. معلم به عنوان مهمترین رکن تعلیم وتربیت در تربیت ابعاد
آموزشی، اعتقادی، عاطفی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و...دانش آموزان مستقیما دخالت دارد؛
و در تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه نقش به سزائی ایفا می کند.
اگر تربیت را فراهم
کردن زمینههای بالندگی، برکشیدن، متعادل کردن آدمی بدانیم و هدف از آن را فعلیت بخشیدن
به استعدادهای بالقوه انسانها در جهت کمال و قرب الهی درنظر داشته باشیم، معلمان و
مربیان در تحقق این امر نقش ارزنده و بسزایی داشتهاند.اگر در جستجوی شناخت عوامل موثر
در تکوین شخصیت آدمی، اعتدال وجود و شناخت جسم و روان او باشیم، این معلمان هستند که
یکی از عوامل تاثیرگذار و فراهم کنندهی رشد اخلاقی، جسمانی، اجتماعی، عاطفی و عقلانی
آدمی بودهاند.
به راستی، در جهان
گذشته و امروز معلمان، با بهرهگیری از هنر، علم، تجربه، ایمان به کار و عشق به متعلم،
انگشتان و مغزهای کودکان و نوجوانان را در فرایند یاددهی ـ یادگیری قیمتی ساختهاند
و انسانهای خام را به انسانهای تربیت شده، عالم محقق، متخصص، مومن و هنرمند تبدیل
کردهاند. از طرفی معلمان باید بدانند در چه شرایط متحول جهانی زندگی می کنند فکر و
عمل و توان خود را محدود به مرزهای جغرافیایی خود نکنند از قدرت ابتکار، خلاقیت و مهارت
برخوردار باشند، فعالیت های خود را محدود به چند کتاب یا جزوه که در مراکز تربیت معلم
یا در طول کار خود با آن آشنا شده اند نکنند زیرا که دنیای پیچیده و متحول امروز مستلزم
یادگیری مداوم و فرزند زمان خود بودن و فعالیت، حساسیت و خلاقیت است.(میرحیدری،1386)
نظر به اهمیت کار معلم و نقش او در تامین نیروی
انسانی جامعه، ضرورت دارد مسئولان بر نحوه گزینش معلمان و ارائه آموزشهای درازمدت و
کوتاه مدت لازم به آنها و نیز نظارت و ارزشیابی دقیق از کار آنها سعی وافر داشته باشند
و در رفع مشکلات فراروی این قشر زحمتکش بیشتر بکوشند. نیازهای مختلف مادی ومعنوی آنها
را بشناسند و در برابرده کردن آنها بیشترتلاش کنند.