توضیحات:
پایان نامه فلسفه وینگشتاین
در 174 صفحه با فرمت word و قابل ویرایش همراه با توضیحات کامل
بخشی از متن
درآمدی
بر فصل اول لودویک ویتگنشتاین یکی از مهمترین فیلسوفان تحلیلی قرن بیستم است که بواسطه
دو اثر مهم فلسفی اش- رساله منطقی- فلسفی و پژوهشهای فلسفی- مسیر و جهت فلسفه تحلیلی
را تحت تاثیر قرار داد. او را باید نقطه عطفی در تاریخ تفکر فلسفی و همچنین هم تراز
فلاسفه ای چون دکارت، کانت، هایدگر و . . . به حساب آورد که انقلاب و چرخش زبانی را
ایجاد کرده است. در طول تاریخ تفکر فلسفی می توان کسانی را مشاهده کرد که آغازگر یک
انقلاب و تحول فکری بوده اند. شاید بتوان گفت سوفسطائیان اولین انقلابیون تاریخ فلسفی
هستند. که موضوع پژوهش فلسفی را از عالم و طبیعت به پژوهش درباره خودشان تغییر دارند
و یا می توان به کانت اشاره کرد که با آراء و عقاید خود توجه متفکران را از متعلق شناسایی
به سوی فاعل شناسایی و تواناییها و محدودیتهای ذهن آن معطوف ساخت تغییر و تحول مهم
و قابل ملاحظه دیگر توسط هایدگر ایجاد می شود، فلسفه که از زمان دکارت همواره دل مشغول
این سوال بوده است که دانش چیست و به چه چیزی ممکن است شناخت پیدا کنیم؟ با ظهور هایدگر
دیگر این سوالات محور دل مشغولی های فلسفه قرار نمی گیرد و در عوض به مساله مهم و اساسی
«هتسی یا بودن» پرداخته می شود. به طور کلی می توان گفت که در هر دوره، مسئله ای در
محور و مرکز توجه قرار گرفته است گاه طبیعت و عالم هستی، گاه انسان و ذهن او و تواناییها
و محدودیتهای آن و گاه خود هستی و وجود مطرح بوده اند. اما آنچه که در فلسفه ویتگنشتاین
به عنوان مسئله محوری فلسفه وی مطرح است مسئله زبان است و او را باید از این جهت نقطه
عطفی در تاریخ فلسفه دانست که آراء و عقایدش نقطه عزیمت تامل فلسفی از بررسی و تحلیل
«ماهیت شناخت و مفاهیم ذهن آدمی» به سوی تحلیل «زبان» است. این تحلیل زبانی را می توان
در آرای فلاسفه تحلیل زبانی معاصر مشاهده کرد فلاسفه ای چون راسل- کارناپ، آیر، رایل
و . . . . سعی کردند تا مباحث فلسفی را در مقوله مباحث زبان شناختی جای دهند اما ذکر
یک نکته بسیار حائز اهمیت است: مراد ویتگنشتاین از تحلیل زبانی چیست آیا او به دنبال
همان تحلیل مورد نظر تجربه گرایان کلاسیک است که تصورات و ایده ها را تجزیه و تحلیل
می کردند تا به انطباعات حسی آنها برسند و یا اینکه تحلیل مورد نظر او همان تحلیل کانتی
است که تحلیل مفاهیم و کلیات ذهنی بود. در حقیقت تحلیل زبانی مورد نظر او نه همچون
تجربه گرایان کلاسیک تحلیل تصورات و ایده ها است و نه تحلیل مفاهیم و کلیات ذهنی. بلکه
مراد وی از تحلیل، تحلیل گزاره ها است . زیرا به نظر ویتگشتاین گزاره های زبان ما یک
ساخت و صورت منطقی دارند که در اغلب جملات این صورت در وارء صورت دستوری ظاهری پنهان
گشته است و همین عدم وضوح و ابهام صورت منطقی سبب فهم غلط و کاربرد نادرست زبان شده
است و مسائل و نظریات فلسفی کثیری را به بار آورده است به همین خاطر ما باید به تحلیل
زبان به منظور کشف این صورت منطقی بپردازیم تا از ایجاد مسائل فلسفی اجتناب کنیم.