استحقاق-کار تحقیقی حقوق

رابرت نازيك

ترجمه مصطفي ملكيانرابرت نازيك از يك سنظريه استحقاقيز درباره عدالت دفاع مي‏كند كه با نظريه سآخرين وضعز توزيعي رالز درباره عدالت تقابل كامل دارد.

دولت‏حداقلي يعني گسترده‏ترين دولتي كه قابل توجيه است. هر دولتي كه از آن گسترده‏تر باشد حقوق مردم را نقض مي‏كند. با اينهمه كسان بسياري ادله‏اي ارائه كرده‏اند كه مدعي توجيه دولت گسترده‏تري‏اند.

در اين فصل به بررسي اين ادعا مي‏پردازيم كه يك دولت گسترده‏تر موجه است، زيرا براي نيل به عدالت توزيعي لازم(يا بهترين وسيله) است.

اصطلاح سعدالت توزيعيز اصطلاح خنثايي نيست. بيشتر مردم، با شنيدن اصطلاح ستوزيعز، گمان مي‏كنند كه يك چيز يا يك سازوكار اصل يا معياري را به كار مي‏گيرد تا چيزهايي را توزيع كند. در اين روند توزيع سهم افراد ممكن است‏خطائي راه يابد. از اين‏رو، اينكه آيا توزيع مجدد بايد صورت گيرد يا نه، و اينكه آيا بايد كاري را كه قبلا يك بار، ولو به طور بدي، انجام يافته است از نو انجام دهيم يا نه، لااقل، پرسشي گشوده است. لكن، وضع ما وضع كودكاني نيست كه كسي به هر يك از آنان قطعه‏اي شيريني داده است و اكنون آخرين جرح و تعديل‏هاي موشكافانه را انجام مي‏دهد تا قسمت كردن از سربيدقتي خود را اصلاح كند. توزيع مركزي‏اي در كار نيست، يعني شخص يا گروهي وجود ندارد كه حق داشته باشد كه همه منابع را ضبط و مهار و تدبير و اداره كند و يكباره تصميم بگيرد كه منابع را چگونه توزيع بايد كرد. آنچه هر شخصي به دست مي‏آورد از اشخاص ديگري دريافت مي‏كند كه يا در ازاي چيز[ديگر]ي يا بلاعوض به او مي‏دهند. در يك جامعه آزاد، اشخاص مختلف ضبط و مهار و تدبير واداره منابع مختلف را در اختيار دارند و داراييهاي جديد از مبادلات و اعمال اختياري اشخاص پديد مي‏آيند. همانط‏ور كه در جامعه‏اي كه در آن خود اشخاص همسر آينده خود را انتخاب مي‏كنند چيزي به نام توزيع همسر وجود ندارد، چيزي نيز به نام توزيع كردن يا توزيع شدن سهم افراد در كار نيست. نتيجه نهايي حاصل تصميمات فردي بسياري است كه افراد مختلف دست اندركار حق اتخاذ آنها را دارند. درست است كه پاره‏اي از استعمالات اصطلاح ستوزيعز دلالت‏بر توزيع قبلي‏اي كه به نحوي شايسته تابع يك ملاك باشد(في المثل ستوزيع احتمالز) ندارند; با اينهمه... بهتر آن است كه از اصطلاحاتي سود جوييم كه بوضوح خنثي باشند. [بنابراين] از داراييهاي مردم سخن خواهيم گفت. اصل عدالت در داراييها(بخشي از) چيزي را وصف مي‏كند كه عدالت درباره داراييها مي‏گويد(الزام مي‏كند).