چکیده :
وکالت یکی از عقود معین است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود قرار دهد. وکالت عقدی است جایز، بنابراین هم موکل می تواند از اذن خود رجوع کند و هم وکیل حق استعفا دارد. در قانون مدنی ایران در ماده 678 به صراحت انحلال عقد وکالت را به سه طریق مشخص نموده: 1- به عزل موکل 2- استعفای وکیل 3- به موت یا جنون وکیل یا موکل. بالواقع می توان براین موارد 4- سفه و 5- از بین رفتن متعلق وکالت را نیز افزود. علت اصلی انفساخ عقد وکالت با مرگ یا دیوانگی وکیل یا موکل و غیره؛ به جایز بودن این عقد مربوط نمی شود، بلکه به انقطاع اذنی است که موکل به وکیل داده است. وکالتی هم که ضمن عقد لازم شرط شده یا حق عزل موکل در آن از بین رفته، تابع حکم بند 3 ماده 678 قانون مدنی است. مگر اینکه بقاء آن تصریح شود که در این صورت رابطه دو طرف تابع وکالت نیست و ایجاد حق یا وصایت است. قانون مدنی در خصوص اثر فوت یا جنون در وکالت نامه های با حق توکیل به غیر با ابهامات و ایراداتی روبرو است. عارض شدن سفه به موکل یا وکیل در امور مالی جز در مواردی که استثنا شده موجب بطلان عقد وکالت می شود اما بیهوشی و خواب و فراموشی هریک از طرفین را نباید موجب انحلال عقد وکالت دانست. علاوه بر این محجوریت وکیل و موکل هم موجب بطلان وکالت میشود مگر اموری که حجر مانع از توکیل و اقدام در آنها نباشد. در ضمن از بین رفتن متعلق وکالت یا انجام دادن عملی که منافی با وکالت وکیل باشد و همچنین پایان یافتن مدت عقد وکالت از عوامل انحلال وکالت است.