توضیحات:
پروژه و پایان نامه رشته نقاشی و هنر و ...- با عنوان نقد و منتقد در 105 صفحه در قالب word و قابل ویرایش همراه با توضیحات کامل
متن:
نقد در لغت «همين چيزي در برگزيدن» در نظر كردن است در دراهم تا در آن بقول اهل لغت سره را از ناسره باز شناسد. معني عيب جويي نيز كه لوازم «به گزيني» است ظاهراً تقديم در اصل كلمه بوده است. اين كلمه در فارسي و تازي بروجه مجاز در مورد شناخت محاسن و معايب كلام است.
لذا نقد را حق داوري و قضاوت درباره آثار فكري و ذوقي بشر دانسته اند بنابراين مقام نقاد مقام قاضي و داور است. از لحاظ ريشه شناسي نيز از زبان هاي اروپائي كلمات Lacritique فرانسوي، critic انگليسي و Kritik آلماني از ريشه Krinen يوناني به معني قضاوت و داوري كردن و كريتس Krit’s به معني «قاضي يا داور» اخذ شده و كريتيكوس Kritikos به عنوان داور مطالب ادبي اقلا در اوايل قرن چهارم قبل از ميلاد رايج بوده است. در فرهنگ هاي پهلوي و روستايي نيز نقد مترادف با داوري و حكم آمده است. در فرهنگ هاي مختلف نيز معادل و مشابه چنين معاني و تعابيري مبضوط است.
-نقد اله الدراهم و غيرها (در درههما و جز آنها نظر كرد تا خوب آنها را از بد جدا كند)
-نقد الكلام (عيب سخن را آشكار ساخت، سخن را نقد كرد)
فقه الغرنقد
-الانتقاد (آشكار كردن عيب قطعه اي ادبي يا فني)»
-«نقد (اظهر العيوب و المحاسن اواحداهما):
انتقاد كرد (خوب و بد چيزي را آشكار كرد)»
«- النقد (بهترين چيزي برگزيدن و سره كردن سيم)»
رقص علي هدا اما اين حكم و داوري و «به گزيني» مستلزم داشتن ملاك حقيقي براي تشخيص صواب از خطا و خوب از بد است. ولي در تاريخ تفكر بشر از زماني كه وجود آدمي به نور معرفت روشن شده و يا به دنبال آن دچار تاريكي و جهل شده همواره ملاك هاي متفاوتي براي داوري در بين بوده است.
هر عالم و صاحب معرفتي براي تمييز حق از باطل و حقيقت از خطا متمسك به ملاكي مي شود. همچنانكه در مباحث فلسفي (criteriology) يعني علم الانتقاد و فصل الخطاب فلسفي هميشه اين بحث بوده است كه ملاك حقيقي بودن علم و معرفت چيست. بعضي ملاك را بداهت و عده اي قول جمهور و قبول عالم و اجماع علما و گروهي جمعيت قول رجال و معصوم و اخبار آسماني و بعضي جمعيت برهان عقل كه رجوع به اصول دارد دانسته اند.
در اين باب به طور كلي سه ملاك كلي در نقد و تشخيص حق از باطل مطرح گرديده است. اول كلام الهي، دوم جهان و عقل جهاني، سوم انسان و ادراك انساني.
فهرست مطالب:
1-ريشه ها
2-سير وغوري در تاريخچه پيدايي و اعتبار نقد در ايران از آغاز تا امروز
3- حضور نقد در آكادميها
4-يك هشدار
5-استنتاج