توضیحات:
پایان نامه کارشناسی ارشد بررسی رابطه مولفه های رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی
( مورد مطالعه شهرداری)/ در 158 صفحه در قالب wordو قابل ویرایش همراه با توضیحات کامل
چکیده:
تغییرات گسترده و جهانی شدن در دنیای امروز مستلزم سبک رهبری
متفاوت و جدیدی است که با استفاده بهینه از منابع و دارایی های مادی و انسانی، اهداف
سازمان را تحقق بخشیده و قادر به توسعه ظرفیت ها و استفاده از آن ها باشد. رهبرانی
که با خلق چشم اندازهای نوین، تدوین و توسعه بینش ها و الهام بخشی، موجب تحول و نوآوری
شده و با برانگیختن پیروان و ایجاد تعهد و مسئولیت پذیری و هماهنگی در آن ها، عوامل
و عناصر سازمانی را به گونه ای به کار می گیرند که هم بقای سازمان راتضمین کرده و هم
موجبات رشد آن ها را فراهم سازند.
رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری فردی و داوطلبانه است که مستقیما
به وسیله سیستم های رسمی پاداش در سازمان طراحی نشده است، اما با این وجود باعث ارتقای
اثربخشی و کارایی عملکرد سازمانی می شود(کاهن و کول، 2004 به نقل از شیخ اسمعیلی،
1390). بنابراین و بطور مشخص هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه مولفه های رهبری تحول
آفرین با رفتار شهروندی سازمانی ( مورد مطالعه شهرداری منطقه 8 تهران) است. در این
تحقیق جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شهرداری منطقه 8 تهران است که تعداد آنها 730
نفر بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و در سطح 05/0 خطا و با در
نظر گرفتن حجم جامعه ، حجم نمونه مشخص شد. تعداد نمونه 240 نفر برآورد شد. در تحقیق
فوق روش جمع آوری اطلاعات ترکیبی از روش کتابخانه ای و میدانی بوده است. یافته های
تحقیق نشان می دهد که: همبستگی معنی داری بین رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی
کارکنان شهرداری منطقه 8 تهران وجود دارد. مقدار همبستگی پیرسون {-.214(**)}محاسبه
شده که در سطح 0.01 معنی دار است. نتیجه این آزمون قبول فرض کلی پژوهش است؛ بنابراین
می توان نتیجه گرفت که رهبری تحول آفرین مدیران همبستگی معنی داری با رفتار شهروندی
سازمانی کارکنان شهرداری منطقه 8 تهران دارد. ثانیا این همبستگی منفی شده است. یعنی
این دو متغیر با هم رابطه منفی دارند. که دلیل آن می تواند سن کم شرکت کنندگان در تحقیق
و همچنین تعداد بسیار کم شرکت کنندگان زن باشد. در رابطه با بررسی های بیشتر در این
حوزه محقق پیشنهادهایی ارائه داده است.
واژگان کلیدی: مولفه های رهبری، رهبری تحول آفرین، رفتار شهروندی
سازمانی
مقدمه :
تغییرات گسترده و جهانی شدن در دنیای امروز مستلزم سبک رهبری
متفاوت و جدیدی است که با استفاده بهینه از منابع و دارایی های مادی و انسانی، اهداف
سازمان را تحقق بخشیده و قادر به توسعه ظرفیت ها و استفاده از آن ها باشد. رهبرانی
که با خلق چشم اندازهای نوین، تدوین و توسعه بینش ها و الهام بخشی موجب تحول و نوآوری
شده و با برانگیختن پیروان و ایجاد تعهد و مسئولیت پذیری و هماهنگی در آن ها، عوامل
و عناصر سازمانی را به گونه ای به کار می گیرند که هم بقای سازمان راتضمین کرده و هم
موجبات رشد آن هارا فراهم می سازند. این رهبران توانایی عمل موثر در شرایط پیچیده و
مخاطره آمیز را داشته و این حس را در خود و زیردستانشان به وجود می آورند که در برابر
چالش ها و فرصت های احتمالی واکنش مناسب از خود بروز دهند. رهبرانی که با مسئولیت پذیری
و به کارگیری قوه تخیل خود و تحقق تخیلات و ایده ها، موجبات تعهد، مشارکت داوطلبانه
و تلاش فوق العاده را در زیردستان فراهم آورده و در نهایت سازمان ها را به سمت سازمان
های یادگیرنده هدایت میکنند. چنین رهبرانی را رهبران تحولی می نامند(مرتضوی و همکاران
به نقل از میرکمالی، 1390).
پس پیروز این میدان مدیرانی هستند که سرمایه های مذکور را به
اثربخش ترین، کاراترین و بهره ورترین طُرق ممکن به کار گیرند. عمده منابع هرسازمانی
متوجه منابع انسانی، مالی و فنی آن است که مسلماً سرمایه انسانی تعیین کننده سمت و
سوی دیگر سرمایه هاست، زیرا نیروی انسانی است که با توانایی های خود و با برنامه ریزی،
دیگر منابع را به خدمت گرفته است(یعقوبی و همکاران، 1391).
به تعبیر چین سازمان های موفق نیازمند کارکنانی هستند که بیش
از وظایف معمول خود کار کرده و عملکردی فراتر از انتظارات سازمان داشته باشند و به
طور داوطلبانه همکاری جمعی را در جهت تحقق اثربخشی به کار گیرند. رفتارهایی که از انتظارات
رسمی نقش فراتر رفته اند، ولی برای بقای سازمان خیلی مهم و حتی ضروری هستند، به عنوان
رفتارهای شهروندی سازمانی تعریف شد ه اند(شعبانی و همکاران، 1390)؛ این متغیر در چند
دهه اخیر مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار گرفته (یعقوبی و همکاران، 1391) به تعبیر
پادساکوف و همکارن ( 2000 ) رفتار شهروندی عامل بسیار مهمی در اثر بخشی سازمان ها است؛
تا جائی که اثربخشی فردی و سازمانی را می توان نتیجه مستقیم چنین رفتاری دانست(شعبانی
و همکاران، 1390). این تحقیق در صدد پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی بر اساس مولفه
های رهبری تحول آفرین یعنی ویژگی¬های آرمانی، رفتار های آرمانی، انگیزش الهام بخش،
ترغیب ذهنی و ملاحظات فردی است.
2-1 بیان مساله
رهبری تحول آفرین[1]، یکی از تازه ترین رویکردهای مطرح شده نسبت
به رهبری است که تحقیقات مربوط به آن در کشور انگشت شمار است. نظریه سبک رهبری تحول
آفرین یکی از چارچوبهای نظری در دنیا است، که از سوی برنز[2] (1978) و بس[3]
(1985) مطرح شده است. در سال¬های اخیر نیز توجه زیادی به آزمودن الگوی نوین مدیریتی
رهبری تحول گرا شده است. همچنین تحقیقات نشان داد بین رهبری تحول آفرین با تعهد کارکنان،
سطوح پایین استرس شغلی، رضایت شغلی و رضایت از رهبر، خلاقیت، هوش عاطفی، مبادله رهبر-
پیرو و رفتار شهروندی سازمانی ارتباط مثبتی وجود دارد (Bass,1985; Smit et al.,1983; Organ,
1988; Boyal & brison, 1988; Yukle, 1989; به نقل از یعقوبی و همکاران، 1391).
در ادبیات آکادمیک و حرفه ای مدیریت، برای فهم تاثیر نقشهای
فرا وظیفه ای کارکنان بر مشارکت آنان به صورت مثبت در عملکرد سازمانها توجه قابل ملاحظه ای
صورت گرفته است. در میان نقشهای مختلف فرا وظیفه ای، اهمیت حیاتی رفتار شهروندی در
اثربخشی سازمانی، برای مدیران عملگرا به اثبات رسیده است. «کوهن و ویگودا» اهمیت رفتار
شهروندی سازمانی را در تمام شکلهای سازمانی تاکید کرده و متذکر شده اند که رفتار شهروندی
سازمانی، اثربخشی سازمانی را به طرق مختلف بهبود می بخشد. «ارتورک» نیز در این باره
معتقد است، رفتار شهروندی سازمانی به عنوان الگوی نوین رفتار کارکنان در سازمان، امروزه
به عنوان رویکرد مدرن مدیریت نوین نیروی انسانی در بسیاری از سازمانها مورد استفاده
قرار گرفته است. به طور کلی، رفتار شهروندی، یک نوع رفتار ارزشمند و مفید است که افراد
آن را به صورتدلخواه و داوطلبانه از خود بروز می دهند. به این ترتیب، مطالعه و بررسی
این گونهرفتار افراد در سازمان بسیار مهم و ضروری به نظر می رسد(اسلامی و سیار، به
نقل از اسعدی و همکاران، 1387).
با وجود علاقه فراوان به تحقیق رفتار شهروندی سازمانی، هنوز
ابعاد آن به طور کامل شناخته نشده است، و صاحبنظران مختلف برای آن ابعاد مختلفی، که
این مفاهیم همپوشانی زیادی وجود دارد، ارائه نموده اند که در ادامه به برخی از آنها
اشاره می شود:
رفتارهای کمکی[4]: شکل مهمی از رفتارهای شهروندی سازمانی است
که عملاً مورد توجه هر فردی که در این زمینه کار کرده واقع شده است. از لحاظ مفهومی
رفتارهای کمکی، به معنای کمک¬های داوطلبانه نسبت به دیگران (نوع دوستی، میانجی¬گری
و تشویق) و جلوگیری از وقوع اتفاقات و مشکلات کاری (احترام) است.
نوع دوستی: رفتارهای اختیاری از جانب کارمندان برای کمک به افرادی
که درگیر مشکلات کاری هستند.
میانجی¬گری: میانجی¬گری زمانی اتفاق می افتد که تعارض باعث جنگ
شخصی بین دو یا بیش¬تر افراد گروه شود. فرد میانجی-گر برای رفع تعارضات گام بر می دارد
و به آنها کمک می کند که تعارضات را به خاطر جلوگیری از آبروریزی کنار گذاشته و مسائل
غیر شخصی را هم در نظر بگیرند.
تشویق: تجلیل از موفقیت های همکاران(چه کوچک و چه بزرگ) که تقویت
کننده های مثبتی را برای ایجاد همکاری های مثبت به دنبال دارد، به طوری که امکان بروز
این همکاری ها را در آینده فراهم می کند. خوب است که مدیران از کارهای خوب زیردستان
خود تقدیر کنند، اما وقتی که یک و یا بیشتر همکاران به آن توجه می کنند تاثیر بیشتری
دارد. به دلیل اینکه افراد می دانند که همکاران ارزش آنچه را که آنها انجام می¬دهند
درک کرده و از آن تقدیر به عمل می آورند.
احترام: اورگان بیان کرده است که احترام یک شکل متمایزی از رفتار
شهروندی سازمانی است به دلیل اینکه بقیه ابعاد رفتار شهروندی به کاهش و یا حل مشکلات
کمک می¬کنند، اما احترام شامل ابعادی است که از ایجاد مشکلات، قبل از این که اتفاقی
بیفتند جلوگیری می کند.
جوانمردی[5]: جوانمردی نوعی از رفتار شهروندی سازمانی است که
نسبت به رفتارهای کمک کننده توجه بسیار کم¬تری به آن شده است. ارگان (1990) جوانمردی
را به عنوان تمایل به تحمل شرایط ناراحت کننده اجتناب ناپذیر در کار بدون شکایت و ابراز
ناراحتی تعریف کرد. برای مثال به اعتقاد ما، مردم خوب، مردمی هستند که هنگامی که با
دیگران مشکل پیدا می کنند و کارها بر وفق مراد آنها پیش نمی رود نه تنها ناراحت نشده
و شکایت نمی کنند، بلکه با نگرشی مثبت به آنها نگاه می کنند و هنگامی که دیگران به
پیشنهادهای آنها توجه نمی کنند دلخور نمی شوند و علایق شخصی خود را فدای علایق گروه
می کنند و در مقابل ایده های شخصی دیگران اعتراض نمی کنند.
رفتار یا فضیلت مدنی[6]: بعد دیگری که از مباحث گراهام
(1991) در مورد مسئولیت پذیری ناشی می شود، رفتار مدنی در سازمان است. رفتار مدنی از
علاقه یا تعهد به سازمان ناشی می شود. نظارت بر محیط به منظور شناسایی فرصت ها و تهدیدها
(در نظر گرفتن تغییرات صنعت به لحاظ تاثیرات بر سازمان) حتی با هزینه های شخصی نمونه
ای از این رفتارهاست. پس این رفتار منعکس کننده شناخت فرد نسبت به این موضوع است که
او جزئی از یک کل بزرگ¬تر است و همچون شهروندان مسئول در قبال جامعه، او نیز به عنوان
یک عضو سازمان مسئولیت هایی را در قبال سازمان بر عهده دارد. این بعد در مطالعات ارگان(1988)
به عنوان رفتار یا فضیلت مدنی و در مطالعات گراهام (1991) به عنوان مشارکت سازمانی
در نظر گرفته شده است.
ابتکارات فردی[7]: بعد دیگری از رفتار شهروندی سازمانی که توسط
چندین محقق مشخص گردیده، ابتکارات فردی است. این نوع از رفتار شهروندی سازمانی، رفتار
فرانقشی است که ماوراء حداقل نیازمندی¬های کلی مورد انتظار قرار دارد. نمونه های از
چنین رفتار هایی شامل فعالیت های خلاقانه و طراحی های نوآورانه برای بهبود وظیفه شخصی
و یا عملکرد سازمانی است. بورمن و موتوویدلو(1993)، انجام مشتاقانه و داوطلبانه فعالیت
های وظیفه ای را به عنوان مولفه های این بُعد بیان کرده اند.
وفاداری سازمانی[8]: وفاداری به معنای احساس هویت و پیروی از
مدیرِسازمان و سازمان به صورت کلی، و فراتر رفتن از علایق گروهی افراد می باشد. این
بعد شامل جدیت در تبلیغات به نفع سازمان، حمایت از سازمان در مقابل غریبه ها، و دفاع
از آن در مقابل تهدیدهای بیرونی و متعهد ماندن به سازمان حتی تحت شرایط نامطلوب است.
بعضی افراد نسبت به کارفرما احسان و خوبی نشان می دهند. حتی
هنگامی که با انتقادات غریبه ها و حقوق بگیران و مشتریان بالقوه آینده مواجه می شوند.
از مکانی که در آن کار می کنند به گونه ای مثبت سخن می گویند. بلیک لی و مورمن
(1995) نشان دادند که این نوع رفتار متمایز از سایر انواع رفتار شهروندی سازمانی است.
وفاداری سازمانی در برگیرنده مفهوم طرفداری صادقانه گراهام (1989)، مفهوم اشاعه و گسترش
حسن نیت و حمایت از سازمان جرج و جونز(1997) و مفهوم طرفداری، حمایت و دفاع از اهداف
سازمانی بورمن و موتوویدلو (1993) است.
اطاعت سازمانی[9]: این بعد شامل پذیرش و درونی سازی قوانین،
مقررات و دستور العمل های سازمان است که باعث پیروی صادقانه فرد حتی زمانی است که هیچ
کس مشاهده و نظارت نمی کند. علت اینکه این بعد را جزء ابعاد رفتارهای شهروندی سازمانی
آورده اند این است که اگر چه از هر کسی انتظار می رود که قوانین و مقررات و آیین نامه
های سازمانی را در همه زمان¬ها رعایت کند. اما کارمندان به راحتی این کار را انجام
نمی دهند. بنابراین کارمندی که در تمامی زمان¬ها، همه قوانین و مقرارت سازمانی را حتی
هنگامی که هیچ کس او را مشاهده نمی¬کند رعایت می کند به عنوان یک شهروند خوب تعریف
شده است.
توسعه خود[10]: شامل فعالیت های داوطلبانه کارمندان برای افزایش
معلومات، مهارت ها، توانایی¬های شغلی و همگام بودن با آخرین اطلاعات در زمینه رشته
تخصصی خود می باشد. این بعد از رفتار شهروندی سازمانی از لحاظ مفهومی از دیگر ابعاد
رفتار شهروندی سازمانی متفاوت می باشد و شامل سه بعد مشارکت اجتماعی، حمایتی و شغلی
است.
فهرست مطالب:
فصل اول
1-1 مقدمه
2-1 بیان مساله
3-1 ضرورت تحقیق
4-1 اهداف اصلی
5-1 فرضیه های تحقیق
6-1 تعریف مفهومی و عملیاتی 14
فصل دوم
1-2 رهبری تحول آفرین
1-1-2 گذری بر رهبری
2-1-2 نظریه رفتار رهبری
3-1-2 نظریه اقتضائی
4-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین
5-1-2 سابقه رهبری تحول آفرین
6-1-2 رهبری مراوده ای و رهبری تحول آفرین (دو رویکرد متفاوت)
7-1-2 رویکردهای رهبری تحول آفرین
1-7-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین برنز(1978)
2-7-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین بنیس و نانوس (1985)
3-7-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین تی چی و دیوانا (1990)
4-7-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین شرمرهورن
5-7-1-2 نظریه رهبری تحول آفرین باس (1999-1985)
6-7-1-2 شاخصهای رهبری چند عاملی از دیدگاه بس و
آوولیو
2-2 رفتار شهروندی سازمانی
1-2-2 طبقه بندی ابعاد چندگانه رفتار شهروندی سازمانی یا OCB
2-2-2 ویژگی های کلیدی رفتار شهروندی
3-2-2 حیطه های رفتار شهروندی
4-2-2 مفاهیم مرتبط با رفتار شهروندی سازمانی
5-2-2 عواملی که شهروندی کارکنان را ارتقاء و پرورش می دهند
1- رضایت شغلی
2- رهبری تحول آفرین
3- درگیری شغلی و شغل ها و ماموریتهای جذاب
4- حمایت سازمانی
5- تحقق قراردادهای روانشناختی، عدالت سازمانی و اعتماد
6 )خصوصیات و خصلت های شخصی کارکنان
5-2-2 سیاست و اقدامات سازمانی که رفتار شهروندی را تشویق و ترغیب می کنند
1) استخدام و جذب
2) آموزش و توسعه
3)ارزیابی عملکرد و جبران پرداخت
6-2-2 سیستم های غیر رسمی رفتار شهروندی را تشویق و ترغیب می کنند
7-2-2 عوامل کلیدی تاثیرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی یا OCB
1) فرهنگ سازمانی
2) شخصیت و وضعیت روحی
8-2-2 تعادل رهبری و فرهنگ سازمانی
9-2-2 متغییرهای پیش بینی کننده رفتار شهروندی سازمانی
1- رضایت شغلی و تعهد سازمانی
2- رهبران سازمانی
3- ادراک انصاف یا عدالت
4- ادراک نقش
5- شخصیت
10-2-2 نظارت رهبری و رفتار شهروندی سازمانی
11-2-2 علل وعوامل شکست و ناتوانی سازمانها برای ایجاد رفتار شهروندی
12-2-2 ترتیب شاخص¬های شناسایی شده در ایجاد رفتار شهروندی کارکنان
1)فداکاری
2) مشارکت (حمایتی،وظیفه¬ای،مدنی،اجتماعی )
3) تحمل پذیری (جوانمردی)
4) توجه
5) وفاداری
6)- وظیفه¬شناسی
3-2 پیشینه پژوهش
4-2 نتیجه گیری
5-2 چارچوب مفهومی تحقیق 27
فصل سوم
1-3 مقدمه
2-3 روش تحقیق
3-3 جامعه آماری، نمونه آماری و روشهای نمونه گیری
4-3 روش گردآوری داده ها
5-3 روش تجزیه و تحلیل داده ها 80
فصل چهارم
1-4 مقدمه
2-4 تحلیل توصیفی متغیرهای جمعیت شناسی
جنسیت
وضعیت تاهل
سطح تحصیلات
سابقه کار
رشته تحصیلی
سن
وضعیت استخدامی
3-4 تحلیل توصیفی داده های پرسشنامه های تحقیق
الف- اطلاعات
توصیفی پرسشنامه رهبری تحول آفرین
ب- اطلاعات
توصیفی پرسشنامه شهروندی سازمانی
4-4 تحلیل استنباطی داده های تحقیق 90
فصل پنجم
1-5 مقدمه
2-5 تحلیل و تفسیر نتایج پژوهش
1-2-5 اطلاعات توصیفی پرسشنامه رهبری تحول آفرین
2-2-5 - تحلیل اطلاعات توصیفی پرسشنامه شهروندی سازمانی
3-5 تحلیل نتایج
4-5 پیشنهاد های پژوهشی:
5-5 محدودیتهای محقق: 127