چكيده :
در متون بازاريابي موضوع هميشگي و مورد بحث اين است كه شركت ها نه تنها بايد به نيازها و خواسته هاي مشتريان خود ، بلكه به خواسته ها و نيازهاي مشتريان مشتريانشان نيز توجه كنند و از اين موضوع به عنوان مفهومي از بازاريابي ياد شده است كه هدف آن ايجاد و احياي مجدد مفهوم بازاريابي در وراي سطوح سنتي يعني ، توليد كنندگان ، عرضه كنندگان ، عمده فروشان ، خرده فروشان ، مشتريان و مصرف كنندگان در كانال هاي بازاريابي است .
تلاش تحقيقات آتي بايد بيشتر صرف ايجاد پلي بين سطوح روشن و آشكار خط مشي هاي آغازين و پاياني كانال هاي بازاريابي باشد كه در اين رابطه بايد اقتصاد و عوامل بوم شناختي در نظر گرفته شود .
مقدمه : در سال هاي پاياني 1940 كارايي توليد عامل ضروري براي دستيابي به حفظ عملكرد خوب در عمليات تجاري موفق در بازار محسوب ميشد . در دهه 1950 محققان بازاريابي اين بحث را مطرح كردند كه شركت ها بايد توجه بيشتري به نيازها و خواسته هاي مشتريان داشته باشند و اين راهكار بنيادي اغلب به عنوان مفهوم بازاريابي شناخته شد كه يكي از مشهورترين ومهمترين ديدگاه هايي است كه در آثار بازاريابي تاكنون پديدار شده است. Mckitterick عنوان مي كند : مهم ترين وظيفه و مهارت بازاريابي اين نيست كه مشتري را به انجام عملي كه در راستاي منفعت شركت است وادار كنيم ، بلكه بايد در انجام كاري كه در راستاي منافع مشتري است ، مهارت داشته باشيم . پس مفهوم بازاريابي به اين معنا است كه نيازها و خواسته هاي مشتري بايد هدف هر فعاليت و فرآيند بازاريابي باشد. در آن زمان توجه به خواسته هاي مشتري نوعي تغيير اساسي در ديدگاه هاي جاري مديريتي محسوب مي شد و ديگر محققان آن زمان نيز با اين نظريه موافق بودند . به عنوان مثال Keith نتيجه گيري كرد كه توجه ما از مسئله توليد به مشكلات بازاريابي تغيير كرده است و مي توانيم از محصول خود ، كالايي كه مشتري ميخواهد را بسازيم و اين فرآيند از عملكرد شركت تا بازار را شامل ميشود . احياي مجدد مفهوم بازاريابي با پديده اي به نام نزديك بيني بازاريابي نزديك ، توامان است . Levitt معتقد است از آنجا كه موقعيت فعلي بسيار سود آور است ، بازاريابان اين واقعيت را ناديده مي گيرند كه تغييراتي كه دربازار صورت مي گيرد ، نيازمند توجه عميقي است . مفهوم نزديك بيني بازاريابي نيازمند گسترش مفهوم بازاريابي است . مفهوم آميخته بازاريابي از ديدگاه هاي معاصر و جديد است كه به وسيله ديگر محققان بسط يافته است و ديگر جنبه هاي كاربردي آن ، مثل محصول ، توزيع ، فروش را توضيح مي دهد . در دهه 1990 ديدگاه مشتري مداري و استفاده از كانال هاي مشتري محوري در صنايع خودروسازي واژه درست و به موقع (JIT) به كار گرفته شد ، در حاليكه در صنايع منسوجات وخرده فروشي اصطلاح واكنش سريع وبهترين پاسخ به مشتري به منظور افزايش هماهنگي در عملكرد به كار گرفته شد . براساس اين ديدگاه مشتري در نقطه شروع ديده ميشود و نه در پايان خط Steudeland Desrulle عنوان كرد كه در كلاس جهاني بودن به معناي قابليت عرضه محصولات در بازار ، با كيفيت مطلوبتر و ارزش بيشتر علاوه بر رقابتي بودن است . لذا با توجه به مفهوم فعلي ، موثر بودن بازاريابي ، در دنياي بازاريابي است و عليرغم گستردگي شناخت مفهوم بازاريابي هنوز هم از گويايي كاملي در بيان يكپارچگي ، دوام و چرخه كامل كانال هاي بازاريابي در گذشته – حال – آينده ناتوان بوده است وبه سطوح مشخصي از كانال هاي بازاريابي محدود شده است وسعي بر شناسايي كانال هاي جديد ندارد . لذا واژه مفهوم بازاريابي كروي ابداع شد و هدف آن تجديد حيات مفهوم بازاريابي با بهره گيري از پيوند سطوح پايين و بالا و پيوند مجدد سطوح قبلي و بعدي كانال هاي بازاريابي است .
در متون بازاريابي موضوع هميشگي و مورد بحث اين است كه شركت ها نه تنها بايد به نيازها و خواسته هاي مشتريان خود ، بلكه به خواسته ها و نيازهاي مشتريان مشتريانشان نيز توجه كنند و از اين موضوع به عنوان مفهومي از بازاريابي ياد شده است كه هدف آن ايجاد و احياي مجدد مفهوم بازاريابي در وراي سطوح سنتي يعني ، توليد كنندگان ، عرضه كنندگان ، عمده فروشان ، خرده فروشان ، مشتريان و مصرف كنندگان در كانال هاي بازاريابي است .
تلاش تحقيقات آتي بايد بيشتر صرف ايجاد پلي بين سطوح روشن و آشكار خط مشي هاي آغازين و پاياني كانال هاي بازاريابي باشد كه در اين رابطه بايد اقتصاد و عوامل بوم شناختي در نظر گرفته شود .
مقدمه : در سال هاي پاياني 1940 كارايي توليد عامل ضروري براي دستيابي به حفظ عملكرد خوب در عمليات تجاري موفق در بازار محسوب ميشد . در دهه 1950 محققان بازاريابي اين بحث را مطرح كردند كه شركت ها بايد توجه بيشتري به نيازها و خواسته هاي مشتريان داشته باشند و اين راهكار بنيادي اغلب به عنوان مفهوم بازاريابي شناخته شد كه يكي از مشهورترين ومهمترين ديدگاه هايي است كه در آثار بازاريابي تاكنون پديدار شده است. Mckitterick عنوان مي كند : مهم ترين وظيفه و مهارت بازاريابي اين نيست كه مشتري را به انجام عملي كه در راستاي منفعت شركت است وادار كنيم ، بلكه بايد در انجام كاري كه در راستاي منافع مشتري است ، مهارت داشته باشيم . پس مفهوم بازاريابي به اين معنا است كه نيازها و خواسته هاي مشتري بايد هدف هر فعاليت و فرآيند بازاريابي باشد. در آن زمان توجه به خواسته هاي مشتري نوعي تغيير اساسي در ديدگاه هاي جاري مديريتي محسوب مي شد و ديگر محققان آن زمان نيز با اين نظريه موافق بودند . به عنوان مثال Keith نتيجه گيري كرد كه توجه ما از مسئله توليد به مشكلات بازاريابي تغيير كرده است و مي توانيم از محصول خود ، كالايي كه مشتري ميخواهد را بسازيم و اين فرآيند از عملكرد شركت تا بازار را شامل ميشود . احياي مجدد مفهوم بازاريابي با پديده اي به نام نزديك بيني بازاريابي نزديك ، توامان است . Levitt معتقد است از آنجا كه موقعيت فعلي بسيار سود آور است ، بازاريابان اين واقعيت را ناديده مي گيرند كه تغييراتي كه دربازار صورت مي گيرد ، نيازمند توجه عميقي است . مفهوم نزديك بيني بازاريابي نيازمند گسترش مفهوم بازاريابي است . مفهوم آميخته بازاريابي از ديدگاه هاي معاصر و جديد است كه به وسيله ديگر محققان بسط يافته است و ديگر جنبه هاي كاربردي آن ، مثل محصول ، توزيع ، فروش را توضيح مي دهد . در دهه 1990 ديدگاه مشتري مداري و استفاده از كانال هاي مشتري محوري در صنايع خودروسازي واژه درست و به موقع (JIT) به كار گرفته شد ، در حاليكه در صنايع منسوجات وخرده فروشي اصطلاح واكنش سريع وبهترين پاسخ به مشتري به منظور افزايش هماهنگي در عملكرد به كار گرفته شد . براساس اين ديدگاه مشتري در نقطه شروع ديده ميشود و نه در پايان خط Steudeland Desrulle عنوان كرد كه در كلاس جهاني بودن به معناي قابليت عرضه محصولات در بازار ، با كيفيت مطلوبتر و ارزش بيشتر علاوه بر رقابتي بودن است . لذا با توجه به مفهوم فعلي ، موثر بودن بازاريابي ، در دنياي بازاريابي است و عليرغم گستردگي شناخت مفهوم بازاريابي هنوز هم از گويايي كاملي در بيان يكپارچگي ، دوام و چرخه كامل كانال هاي بازاريابي در گذشته – حال – آينده ناتوان بوده است وبه سطوح مشخصي از كانال هاي بازاريابي محدود شده است وسعي بر شناسايي كانال هاي جديد ندارد . لذا واژه مفهوم بازاريابي كروي ابداع شد و هدف آن تجديد حيات مفهوم بازاريابي با بهره گيري از پيوند سطوح پايين و بالا و پيوند مجدد سطوح قبلي و بعدي كانال هاي بازاريابي است .