اهداف مطالعه روش تحقيق
1-آشنايي به راه وروش كسب مجهولات <- مسئله و مشكل معلوم و مشخص است به دنبال عوامل ايجاد كننده هستيم 2-آشنايي به راه وروش دستيابي به حقايق <- حقيقت براي ما ناشناخته است و به دنبال كشف وبا ايجاد آن هستيم
آشنايي با مسائل ومشكلات موجود در انجام تحقيق
آشنايي به راه وروش هاي علمي تحقيق ازطريق مطالعه نظري وكسب تجربيات عملي
كسب آمادگي لازم براي انجام يك تحقيق
علم چيست؟ عبارت است از تراكم سيستماتيك اطلاعات ودانستنيها قابل اثبات به عبارت ديگر روش كشف مجهولات از طريق معلومات يا توافق فكري و توافق نظري
اهداف علم
1-فرارفتن از حد توصيف 2-مدرج ساختن ابزار شناخت ورابطه هاي علي سنجش 3-پايداري پديده ها 4-تعين رابطه تقدم 5-تعيين تكرارپذيري
1-
2-
3-آنچه از روابط پديده ها بدست مي آيد حقيقي است يا خير
4-علم بدنبال اثبات تقدم علت بر معلول است
5-آيا اگر به نتيجه يك بررسي علمي دست يافتيم در صورت تكرار برسي وآزمون نتايج يكسان بدست مي آيد
مختصات علم
1-از روش خاص پيروي ميكند
2-ابطال پذير است وبدليل ابزار وفنون جديد وشرايط زمان ومكان جامعه آماري باعث يافته هاي جديد علمي ميشود كه علوم قبلي را ابطال ميكند
3-داراي تكامل طولي و عرضي است پيشرفت هاي بدست آمده در يك زمينه علمي بدون منسوخ كردن ونفي علوم قبلي گسترش مي يابند و از نظر عرفي رشد وتكامل مي يابند.( مثال كشف عناصر موجود در طبيعت)
تكامل طولي علم باعث نفي يافته هاي قبلي ميشود(مانند كشف گردش زمين به دور خورشيد )
هدف علمشناخت حقيقت است
شيوه هاي شناخت
1-روش حجيت (تقليد محض) Authortarian mode
از طريق استناد ومراجعه به كساني كه داراي صلاحيت علمي واجتماعي لازم مي باشند بدست مي آيد وميزان صلاحيت وارجحيت وشهرت فرد تاثير بسياري دارد وا نديشه چنداني نمي طلبد
روش پررمزوراز mysterical mode
از طريق تاكيد بر نيروهاي برتر و يا ماوراء طبيعه در حدود شناخت روابط بين پديده ها بر مي آيند
روش منطقي(فردگرايانه)Rationalistic mode
هر چيزي براساس عقل ومنطق قابل شناخت ميباشد. در اين روش روشهاي قبلي مردود هستند وهر چه از طريق انديشه و عقل بدست مي آيد قابل قبول ميباشد(دكارت)
روش علمي scintific
در اين روش از طريق حس وتجربه واقعيت مسائل روشن وقابل شناخت ميشوند. و در بين تمام روشها بيشترين استفاده را در شناخت دارد هر چند ممكن است كه از ساير روشهاي شناخت به منظور مراحلي از روش تحقيق استفاده شوند ولي در نهايت بايستي از طريق روش علمي تاييد شوند
روش –شيوه Metod
دستيابي به نتايج علمي ميسر نيست مگر با روش شناسي صحيح
روش(دكارت) راهي است كه براي دستيابي به حقيقت علوم بايد پيمود وبه عبارتي مجموعه تدابير وشيوه هايي است كه براي شناخت حقيقت و بركناري از لغزش به كار برده ميشود و به طور كلي به سه چيز اطلاق ميشود
مجموعه طرق كه انسان را به كشف مجهولات وحل مشكلات هدايت ميكند
مجموعه قواعد كه به هنگام بررسي وپژوهشي واقعيات بايد به كار برده شود
مجموعه ابزار وفنون كه راهبري از مجهولات به معلومات را ميسر ميكند
ويژگيهاي روش
1- انتظام پذير بودن systematic 2-عقلايي بودن Rationalistic
3-روش علمي Emetion 4-واقعيت گرايي Reality
5-شك دستوريMetodcal doobt
1-انتظام پذير بودن روش ممكن است مجموعه اي از اقدامات مختلف باشد وبايستي تقدم وتاخير آن رعايت شود ودر غير اين صورت نتيجه اي حاصل نمي شود.
2-عقلايي بودن هر روش منظمي بايد بر عقل وفرد منطبق باشد و بنابراين روشهاي انتظام پذير كه ناشي از توهم وتخيلات واحساسات باشد پذيرفتني نيست
روح علمي هر روش منظم وعقلايي بايد داراي روح علمي نيز باشدكه مستلزم شرايطي چون بي طرفي خويشتن داراي صعه صدر وتواضع است.
واقعيت گرايي كشف قوانين درست تا نظريات مطقن بايد از مسائلي چون درون كاوي-درون نگري يا شهودگرايي و هر آنچه را كه موجب دوري از واقعيت ميشود جدايي يابد
شك دستوري در اين روش محقق به دنبال پي ريزي روشي است كه بدور از تقليد صرف يا حافظه محض و يا تعقل وانديشه مبتني بر شك دستوري مقدمه دانش مستقل را فراهم نمايد.
قواعد و ويژگيهاي تحقيق علمي
قاعده تجاهل يعني خود را به جهل زدن و پاك نمودن ذهن از هر گونه پيش داوري وكنار گذاشتن كليه محفوظات كه باعث عدم بي طرفي ميشود واحساسات وتعصبات را در امر تحقيق دخالت ميدهد
عينيت گرايي هر آنچه را مي بينيم ملاك عمل قرارداده و حتي الامكان در جمع آوري اطلاعات به روش علمي استفاده نماييم و از روش ذهني تنها در تبيين استدلالها و تجزيه وتحليل ونتيجه گيري مطالب استفاده كنيم
تحديد مصاديق ( محدود كردن) مشخص نمودن حدود يك مسئله جهت جلوگيري از دخالت عوامل خارجي بايد موضوع مورد بررسي را به كوچكترين اجزا ممكن تجزيه نمود و
حدود هر مورد را مشخص نماييم اين امر باعث ميشود تا عوامل خارجي درامر تحقيق دخالتي نداشته باشند از طرفي امكان سنجش واندازه گيري آن فراهم شود.
به هم پيوستگي در قاعده به هم پيوستگي محقق بايد در تجزيه وتحليل وتصميم گيري اصل كليت را در نظر داشته باشد وبا توجه به ارتباط بين امور آنها راتجزيه وتحليل كند و چنانچه جزئيات موضوعي به صورت منفرد ومجزا مورد مطالعه قرار گيرد بايد در نهايت تاثيرات متقابل آن با ديگر اجزاء مورد بررسي قرارگيرد مانند بررسي ابعاد و اجزا ساختار سازماني به صورت جزيي و بعد تجزيه وتحليل آن با ديگر اجزا مورد بررسي قرار گيرد مانند بررسي ابعاد و اجزا ساختار سازماني به صورت جزيي و بعد تجزيه وتحليل آن در يك قالب كلي وپيوسته
افزايشي بودن نتايج حاصل از تحقيقات علمي بايد اطلاعات جديدي به دانش بشري اضافه كند وموجب گسترش مرزهاي آن گردد بنابراين سازمان دهي و بيان مجدد دانسته هاي قبلي نمي تواند تحقيق علمي محسوب شود.
تجربي بودن وجود امكان آزمايش علمي و عيني فرضهاي ذهني در مقابل واقعيات است
نظم داشتن در تحقيق علمي بايد از روشهاي سيستماتيك ومنظم بهره جست
تحقيق طلبي محقق بايد در حوضه مورد تحقيق ومطالعه از آگاهي ودانش نسبي برخوردار باشد
تعميم پذيري نتايج حاصل از تحقيق بايد قابليت عموميت دادن آن به جامعه آماري را داشته باشد
1-آشنايي به راه وروش كسب مجهولات <- مسئله و مشكل معلوم و مشخص است به دنبال عوامل ايجاد كننده هستيم 2-آشنايي به راه وروش دستيابي به حقايق <- حقيقت براي ما ناشناخته است و به دنبال كشف وبا ايجاد آن هستيم
آشنايي با مسائل ومشكلات موجود در انجام تحقيق
آشنايي به راه وروش هاي علمي تحقيق ازطريق مطالعه نظري وكسب تجربيات عملي
كسب آمادگي لازم براي انجام يك تحقيق
علم چيست؟ عبارت است از تراكم سيستماتيك اطلاعات ودانستنيها قابل اثبات به عبارت ديگر روش كشف مجهولات از طريق معلومات يا توافق فكري و توافق نظري
اهداف علم
1-فرارفتن از حد توصيف 2-مدرج ساختن ابزار شناخت ورابطه هاي علي سنجش 3-پايداري پديده ها 4-تعين رابطه تقدم 5-تعيين تكرارپذيري
1-
2-
3-آنچه از روابط پديده ها بدست مي آيد حقيقي است يا خير
4-علم بدنبال اثبات تقدم علت بر معلول است
5-آيا اگر به نتيجه يك بررسي علمي دست يافتيم در صورت تكرار برسي وآزمون نتايج يكسان بدست مي آيد
مختصات علم
1-از روش خاص پيروي ميكند
2-ابطال پذير است وبدليل ابزار وفنون جديد وشرايط زمان ومكان جامعه آماري باعث يافته هاي جديد علمي ميشود كه علوم قبلي را ابطال ميكند
3-داراي تكامل طولي و عرضي است پيشرفت هاي بدست آمده در يك زمينه علمي بدون منسوخ كردن ونفي علوم قبلي گسترش مي يابند و از نظر عرفي رشد وتكامل مي يابند.( مثال كشف عناصر موجود در طبيعت)
تكامل طولي علم باعث نفي يافته هاي قبلي ميشود(مانند كشف گردش زمين به دور خورشيد )
هدف علمشناخت حقيقت است
شيوه هاي شناخت
1-روش حجيت (تقليد محض) Authortarian mode
از طريق استناد ومراجعه به كساني كه داراي صلاحيت علمي واجتماعي لازم مي باشند بدست مي آيد وميزان صلاحيت وارجحيت وشهرت فرد تاثير بسياري دارد وا نديشه چنداني نمي طلبد
روش پررمزوراز mysterical mode
از طريق تاكيد بر نيروهاي برتر و يا ماوراء طبيعه در حدود شناخت روابط بين پديده ها بر مي آيند
روش منطقي(فردگرايانه)Rationalistic mode
هر چيزي براساس عقل ومنطق قابل شناخت ميباشد. در اين روش روشهاي قبلي مردود هستند وهر چه از طريق انديشه و عقل بدست مي آيد قابل قبول ميباشد(دكارت)
روش علمي scintific
در اين روش از طريق حس وتجربه واقعيت مسائل روشن وقابل شناخت ميشوند. و در بين تمام روشها بيشترين استفاده را در شناخت دارد هر چند ممكن است كه از ساير روشهاي شناخت به منظور مراحلي از روش تحقيق استفاده شوند ولي در نهايت بايستي از طريق روش علمي تاييد شوند
روش –شيوه Metod
دستيابي به نتايج علمي ميسر نيست مگر با روش شناسي صحيح
روش(دكارت) راهي است كه براي دستيابي به حقيقت علوم بايد پيمود وبه عبارتي مجموعه تدابير وشيوه هايي است كه براي شناخت حقيقت و بركناري از لغزش به كار برده ميشود و به طور كلي به سه چيز اطلاق ميشود
مجموعه طرق كه انسان را به كشف مجهولات وحل مشكلات هدايت ميكند
مجموعه قواعد كه به هنگام بررسي وپژوهشي واقعيات بايد به كار برده شود
مجموعه ابزار وفنون كه راهبري از مجهولات به معلومات را ميسر ميكند
ويژگيهاي روش
1- انتظام پذير بودن systematic 2-عقلايي بودن Rationalistic
3-روش علمي Emetion 4-واقعيت گرايي Reality
5-شك دستوريMetodcal doobt
1-انتظام پذير بودن روش ممكن است مجموعه اي از اقدامات مختلف باشد وبايستي تقدم وتاخير آن رعايت شود ودر غير اين صورت نتيجه اي حاصل نمي شود.
2-عقلايي بودن هر روش منظمي بايد بر عقل وفرد منطبق باشد و بنابراين روشهاي انتظام پذير كه ناشي از توهم وتخيلات واحساسات باشد پذيرفتني نيست
روح علمي هر روش منظم وعقلايي بايد داراي روح علمي نيز باشدكه مستلزم شرايطي چون بي طرفي خويشتن داراي صعه صدر وتواضع است.
واقعيت گرايي كشف قوانين درست تا نظريات مطقن بايد از مسائلي چون درون كاوي-درون نگري يا شهودگرايي و هر آنچه را كه موجب دوري از واقعيت ميشود جدايي يابد
شك دستوري در اين روش محقق به دنبال پي ريزي روشي است كه بدور از تقليد صرف يا حافظه محض و يا تعقل وانديشه مبتني بر شك دستوري مقدمه دانش مستقل را فراهم نمايد.
قواعد و ويژگيهاي تحقيق علمي
قاعده تجاهل يعني خود را به جهل زدن و پاك نمودن ذهن از هر گونه پيش داوري وكنار گذاشتن كليه محفوظات كه باعث عدم بي طرفي ميشود واحساسات وتعصبات را در امر تحقيق دخالت ميدهد
عينيت گرايي هر آنچه را مي بينيم ملاك عمل قرارداده و حتي الامكان در جمع آوري اطلاعات به روش علمي استفاده نماييم و از روش ذهني تنها در تبيين استدلالها و تجزيه وتحليل ونتيجه گيري مطالب استفاده كنيم
تحديد مصاديق ( محدود كردن) مشخص نمودن حدود يك مسئله جهت جلوگيري از دخالت عوامل خارجي بايد موضوع مورد بررسي را به كوچكترين اجزا ممكن تجزيه نمود و
حدود هر مورد را مشخص نماييم اين امر باعث ميشود تا عوامل خارجي درامر تحقيق دخالتي نداشته باشند از طرفي امكان سنجش واندازه گيري آن فراهم شود.
به هم پيوستگي در قاعده به هم پيوستگي محقق بايد در تجزيه وتحليل وتصميم گيري اصل كليت را در نظر داشته باشد وبا توجه به ارتباط بين امور آنها راتجزيه وتحليل كند و چنانچه جزئيات موضوعي به صورت منفرد ومجزا مورد مطالعه قرار گيرد بايد در نهايت تاثيرات متقابل آن با ديگر اجزاء مورد بررسي قرارگيرد مانند بررسي ابعاد و اجزا ساختار سازماني به صورت جزيي و بعد تجزيه وتحليل آن با ديگر اجزا مورد بررسي قرار گيرد مانند بررسي ابعاد و اجزا ساختار سازماني به صورت جزيي و بعد تجزيه وتحليل آن در يك قالب كلي وپيوسته
افزايشي بودن نتايج حاصل از تحقيقات علمي بايد اطلاعات جديدي به دانش بشري اضافه كند وموجب گسترش مرزهاي آن گردد بنابراين سازمان دهي و بيان مجدد دانسته هاي قبلي نمي تواند تحقيق علمي محسوب شود.
تجربي بودن وجود امكان آزمايش علمي و عيني فرضهاي ذهني در مقابل واقعيات است
نظم داشتن در تحقيق علمي بايد از روشهاي سيستماتيك ومنظم بهره جست
تحقيق طلبي محقق بايد در حوضه مورد تحقيق ومطالعه از آگاهي ودانش نسبي برخوردار باشد
تعميم پذيري نتايج حاصل از تحقيق بايد قابليت عموميت دادن آن به جامعه آماري را داشته باشد